کشتهسازی و استقرای بیمنطق؛ 2 پروژه محوری ضدانقلاب برای احیاء آشوبها
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۵۷۴۴۷
گروه سیاسی خبرگزاری فارس؛ حامد موفق بهروزی: ضدانقلاب دو پروژه جدی در دستور کار خود دارد: اول کشته سازی و دوم استقرای بی منطق.
یکم: کشته سازی
فوت مرحومه مهسا امینی از همین جنس بود. دختری که در حادثهای فوت کرد با موج سازی رسانهای به حساب نظام و انقلاب نوشته شد. نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیل زاده، اسرا پناهی، غزاله چلاوی و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر کدام از این دختران ماجرای جدایی داشتند اما برنامهای که ضدانقلاب داشت یکسان بود: مرگی که باید به پای نظام و انقلاب نوشته میشد!
در جامعه شناسی سیاسی مفهومی به عنوان شکافهای اجتماعی مطرح است. شکافهای اجتماعی میتواند متقاطع یا متراکم و بار شده روی هم شکل بگیرند. فرض کنید شکاف اجتماعی حول یک مفهوم «سیاسی» با شکاف اجتماعی «پیرامون و مرکز» روی هم بار شود که در این صورت شرایط پیچیدهتر میشود. اما اگر همین شکافها همدیگر را خنثی کند اثر گذاری هر دو کاسته میشود.
دشمن از همین ابزار استفاده کرد. ضدانقلاب سعی کرد شکاف سیاسی را به شکاف قومیتی نیز تسری دهد. بر همین مبنا پروژه کشته سازی از دختری کرد، به دختری لر و دختری ترک تسری پیدا کرد. سلبریتی های هنری و ورزشی هم برای تعمیق این شکاف های بار شده روی هم به خدمت گرفته شدند و تبیین و تشریح کار بیش از پیش دشوارتر شد.
معاون امنیتی وزیر کشور در این رابطه گفته بود که ضدانقلاب برای دخترانی که نام « مهسا» دارند برنامه جدی دارد و در یک مورد دختری با همین نام که وارد لیست ترور ضدانقلاب شده بود با هوشیاری خانواده این دختر جان سالم به در برد.
دوم: تعمیم بی منطق
اجرای این پروژه بر خلاف پروژه کشته سازی از سالها قبل شروع شده است. ضدانقلاب در این پروژه رسانه ای، مخاطب خود را از یک چاله خیابان به بی کفایتی کل نظام می رساند، یا از تصویری که در یک روستای دور افتاده ثبت شده و حاکی از کمبود امکانات است به فساد سیستماتیک می رسد.
استدلال این است که چون یک مشکلی وجود دارد پس حاکمیت در سطح کلان بی کفایت است. اگر معلمی به دانش آموز خود بی احترامی کرد کل نظام آموزشی و بعد از آن کل نظام حاکمیتی زیر سوال می رود. اگر ماموری از نیروهای انتظامی دچار یک خطا شود کل نیروهای نظامی و بعد از آن کل نظام درگیر می شود.
در یک جامعه 80 میلیونی که هیچ کدام معصوم نیستند خطا و اشتباه وجود خواهد داشت. در چنین شرایطی است که سوژه برای این پروژه به وفور پیدا می شود. در همین اغتشاشات هزاران مامور انتظامی در صحنه حاضر بودند، اگر همه آنها با منطق و عقلانیت و پروتکل های دقیق فراجا رفتار می کردند و تنها یک مامور در یک لحظه عصبانی می شد و رفتاری خارج از قاعده بروز می داد، خوراک این پروژه فراهم می شد.
سوالی که باید اکنون به آن پاسخ داد این است که آیا این پروژه ها نتیجه بخش بوده اند یا نه؟
آخرین وضعیت اغتشاشات چگونه است؟
کف خیابان چیزی دیده نمی شود؛ حقیقتا صحنه خالی است. اما رسانه های ضدانقلاب همچنان به دنبال یک مفری برای احیا این جسد بی جان اغتشاشات هستند. راه برون رفت آنها نیز در همین دو پروژه نهفته است. ضدانقلاب سوخت کافی برای احیا ماجرا ندارد اما تلاش می کند با یک شوک از جنس «کشته سازی» یا تراکم سنگین پروژه «تعمیم بی منطق» بنزین لازم برای شعله ور ساختن آتش اغتشاشات را فراهم سازد.
اما یک مشکل وجود دارد
مشکل اصلی لو رفتن ماهیت ضدانقلاب است. چند مسئله با هم لو رفته است:
1- دروغگویی ضدانقلاب: جامعه ایران در حال ادراک عمیق این مفهوم است که ضدانقلاب به طور واضح دروغ میگوید. هویت رسانه های لندنی و سعودی هم در این ماجرا لو رفته است و دیگر خبری از ژست های بی طرفی نیست.
2- خشونت طلبی ضدانقلاب: به خوبی روشن شده است جریان مدعی براندازی اهل چاقوکشی و کشتن و تخریب است.
3- تفتیش عقاید به سبک قرون وسطی: اغلب جامعه ایران همچنان دیندار است و به مظاهر دینی خود می بالد اما ضدانقلاب به تصاویر و کلیپ هایی افتخار می کند که در آنها یک روحانی یا یک خانم چادری مورد تمسخر قرار گرفته است.
تیر خلاص به کالبد ضدانقلاب چیست؟
توهم! ضدانقلاب دچار یک توهم ساختاری شده است. خبرنگار و سیاستمدارشان می دانند که هیچ خبری نیست و حتی آنها که با تجربه تر و پخته تر هستند جور دیگری رفتار می کنند. آخرین مورد همین توییت رابرت مالی بود. او گفته بود معترضان ایرانی خواهان توجه حاکمیت به کرامت انسانی شان هستند. توییتی که با حمله سنگین رسانه های ضدانقلاب به او باعث شد سیاستمدار ارشد آمریکایی بابت استفاده از کلمات نادرست در این توییت عذرخواهی کند! (شما بخوانید مجبور به توهم شود)
فیلم های تجمع برلین را هم مرور کنید. دعوا در کف خیابان های آلمان نه ایران بر سر این است که کدام گروه می تواند این انقلاب کاریکاتوری را به نام خود تمام کند؟!
وضعیت اسفناک ضدانقلاب چنین است: نه می تواند انقلاب کند و نه می تواند دست از توهم خود بر دارد. ماشین جنگی ضدانقلاب در گِل گیر کرده اما پدال گاز را تا انتها فشرده است. دیر یا زود موتور می سوزد!
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: کشته سازی ضدانقلاب پروژه کشته سازی کل نظام بی منطق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۵۷۴۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله علمالهدی:تربیت باید از سطح مدرسه آغاز شود/ ترویج حجاب، نیازمند مزج اجتماعی و منطق تبیین
به گزارش قدس خراسان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله علم الهدی، آیتالله سید احمد علمالهدی در دیدار با شورای معاونین و رؤسای نواحی آموزش و پرورش استان که به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری و روز معلم، به میزبانی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: یکی از تکالیف بزرگ آموزش و پرورش در استان این است که جریان تعلیم و تربیت به صورت همزمان مدیریت شود. امروزه اگرچه برنامههایی با اهمیت و مؤثر در دستورکار قرار میگیرد اما هنوز هم این ظرفیت وجود دارد که بهموازات رویکردهای آموزشی، در عرصه پرورش و تربیت نیز اقداماتی انجام شود که جامعه مخاطب آن به طور مستقیم، متوجه فرزندان دلبند ما در مدارس باشد.
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی افزود: این یک حقیقت است که تربیت باید از سطح مدرسه آغاز شود. بر همین اساس، توجه کنید در فرآیند گزینش آموزش و پرورش عناصری برگزیده شوند که جوان، متدین، توانمند و دلسوز نسل آینده ساز این کشور باشند زیرا اینها عهدهدار تربیت فرزندان مردم هستند. علاوه بر این، در فرآیند گزینش باید به موضوع بازنشستگی دبیران و فرهنگیان نیز توجه ویژه صورت بگیرد تا چالشهایی همچون کمبود معلم در مدارس، دوباره تکرار نشود.
ترویج حجاب، نیازمند مزج اجتماعی و منطق تبیین
وی خاطرنشان کرد: یکی از عرصههایی که باید از سطح آموزش و پرورش موردتوجه قرار بگیرد، مسئله حجاب است. باید فضایی ایجاد شود تا بتوان مساله حجاب و فرهنگ عفاف را از سطح مدارس و دبیرستانها در دل و ذهن دختران عزیز دبیرستانی نهادینه شود. اینها آیندهساز کشور و امانت مردم هستند بنابراین با مزج اجتماعی و منطق تبیین، میتوان حجاب را به صورت ایجابی از سطح دبیرستانها فرهنگسازی کرد.
گفتنی است؛ در ابتدای این دیدار، جمعی از اعضای شورای آموزش و پرورش استان به ارائه گزارشی از برنامههای فرهنگی تربیتی در سال تحصیلی جاری و انعکاس چالشهای موجود پرداختند.